پر بازدید

゚ * ✿ گل نرجس ✿ * ゚

من فقط یک عاشقم...

من فقط یک عاشقم...

اینجا تمام دلتنگی های من...

باران میشوند...

من نه شاعر شده ام، نه اندیشمند!

من، عاشق شده ام...

میدانم عشق کور است و کر...

اما عشق به کربلای تو هم بینایم میکند و هم شنوا....

 

السَّلامُـــــ عَلَیکَـــــ یا اباعَبــ♥ــداللّـهــ الحُسَینـــ



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 1 تير 1394برچسب:, ] [ 1:37 ] [ .•♥ فاطمه ♥•. ]
[ ]

مژده ای دل...

 

وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود

قلبم به چشم به هم زدنی تنگ میشود

آقا ببخش که سرم گرم زندگی است

کمتر دلم برای شما تنگ میشود

چشم آلوده کجا؟دیدن دلدار کجا؟

دل سرگشته کجا؟ وصف رخ یار کجا؟

کاش در نافله ات نام مرا هم ببری

که دعای تو کجا، عبد گنه کار کجا؟

 

السَّلامُــــ عَلَیکَــــ یا بَقیــ♥ـــه آلله



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 1 تير 1394برچسب:, ] [ 1:4 ] [ .•♥ فاطمه ♥•. ]
[ ]

گفت و گو بنده با خدا...

 

خدا: بنده من، نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.

بنده: خدایا! خسته ام، نمیتوانم.

خدا: بنده من،یک رکعت نماز وتر بخوان.

بنده: خدایا!  خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.

خدا: بنده من! قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.

بنده: خدایا سه رکعت زیاد است.

خدا: بنده من! قبل از خواب وض بگیر  و ر به آسمان بکن  بگو یاالله

بنده: خدایا! من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم میپرد!

خدا: بنده من! همان جا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یالله

بنده: خدایا هوا سرد است! نمیتوانم دستانم را از زیر پتو بیرون بیاورم!

خدا: بنده من! در دلت بگ یاالله ما نماز شب برایت حساب مکنیم.

بنده بی اعتنایی میکند میخوابد....

خدا: ملائکه من!ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است.چیزی به اذان صبح نمانده او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است. امشب با من حرف نزده...

ملائکه: خدایا! دوبار او را بیدار کردیم اما او باز خوابید...

خدا: ملائکه من درگوشش بگویید پروردگارت منتظر توست!

ملائکه: پررگارا باز هم بیدار نمیشود!

خدا: اذان صبح را میگویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده من بیدارشو نماز صبحت قضا میشود خرشید از شرق سر بر می آورد.

ملائکه:خداوندا نمیخواهی با ا قهر کنی؟

خدا: او جز من کسی را ندارد... شاید توبه کرد...



برچسب‌ها:
[ دو شنبه 1 تير 1394برچسب:, ] [ 1:1 ] [ .•♥ فاطمه ♥•. ]
[ ]

دلم کمی خدا میخواهد...

 

دلم کمی خدا میخواهد...

کمی سکوت...

کمی اخرت...

دلم دل بریدن میخواهد...

کمی اشک...

کمی بهت...

کمی آغوش آسمانی...

دلم یک کوچه میخواهد بی بن بست  یک خدا!!!

تا کمی با هم قدم بزنیم... فقط همین...



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 31 خرداد 1394برچسب:, ] [ 1:30 ] [ .•♥ فاطمه ♥•. ]
[ ]

محبان مهدی او خواهد آمد...

 

کسی آرام می آید...

نگاهش خیس عرفان است...

قدمهایش پر از معنا...

دلش از جنس باران است...

کسی فانوس بر دستش...

به سان نور می آید...

 

" اَللّهمــــ عَجِّلــــ الوَلیِّکَــــ الفَرَجــــ "



برچسب‌ها:
[ یک شنبه 31 خرداد 1394برچسب:, ] [ 1:0 ] [ .•♥ فاطمه ♥•. ]
[ ]

نماز...

 

شخصی با ماشین شخصی به مسافرت رفته بود.

موقع اذان ظهر توی جاده روی تپه ای مشاهده کرد که چوپانی مشغول نماز خواندن است  گوسفندان هم کنارش مشغول چرا !!!

خودش را به چوپان رساند و از او پرسید:

" چه چیز موجب شده تا تو نمازت را به موقع بخوانی؟ "

چوپان جواب داد:

" وقتی من برای گوسفندان خود نی میزنم آنها گرد من جمع میشوند؛ حال وقتی خدا من را صدا میزند اگر به سمتش نروم از گوسفندان هم کمترم... "

« از پاهایی که نمیتوانند تو را به سمت نماز ببرند انتظار نداشته باش تو را به بهشت ببرند »



برچسب‌ها:
[ شنبه 30 خرداد 1394برچسب:, ] [ 18:33 ] [ .•♥ فاطمه ♥•. ]
[ ]

السلام علیک یا صاحب الزمان...

مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا

گاهی غبار جاده لیلا کنی مرا

کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست

قطره شدم که راهی دریا کنی مرا

پیش طبیب آمده ام درد میکشم

شاید قرار نیست مداوا کنی مرا

من آمده ام این گره ها وا شود همین

اصلا بنا نبود ز سر اکنی مرا

حالا که فکر آخرتم را نمیکنم

حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا

من سالهاست میوه خوبی نداده ام

وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا؟

آقا برای تو نه برای خودم بد است

هر هفته در گناه تماشا کنی مرا

من گم شدم، تو آیینه ای گم نمیشوی

وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا

این بار با نگاه کریمانه ات ببین

شاید غلام خانه ی زهراکنی مرا

 

السلام علیکـــــ یا ابا صالحـــــ المهـــ♥ـــدی

 



برچسب‌ها:
[ شنبه 30 خرداد 1394برچسب:, ] [ 10:46 ] [ .•♥ فاطمه ♥•. ]
[ ]
صفحه قبل 1 صفحه بعد